یواشکی های من

بی تو بمونم بی تابم،دلم اشوبه


سرنوشت حالم باتو،بدشم خوبه


روشنه شعله فانوسم،بی تو مایوسم


تا به سجده سر میذارم،تورو میبوسم


همین که تو باشی همیشه کنارم،همه چی حله.....ای خدا

 

اسمتو هر جایی که بیارم،همه چی حله.....ای خدا


خسته کنندس دنیا،بی ترانه تو

 

چه دلنوازه اهنگه،عاشقانه تو


از خودم میپرسم چشمات،واسه چی خیسه؟


بذاررو قلبت دستاتو،تا که بنویسه


همین که تو باشی پشت وپناهم،واسه من بسه....ای خدا


یاد تو باشه فانوس راهم،واسه من بسه...ای خدا

 

                          ای خدا...........


 

نوشته شده در سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 10:6 توسط بنده خدا| |


چه زیبـا خالقی دارم

دلم گرم است

می دانم

که فردا باز خورشیدی میان آسمان،

چون نـور می آید

شبی می خواندم .... بــا مهـر

سحر می راندم ..... بــا نـاز

چه بـخـشنـده خــدای عاشقی دارم

که می خواند مرا ، بـا آن که میداند

گنه کارم ...


اگر رخ بر بـتـابـانم

دوبــاره می نشید بـر سر راهم

دلم را می ربــاید ، بـا طنین گرم و زیبــایـش

که در قـاموس پـاک کبـریــایی ، قهر نـازیبــاست

چه زیبــا عاشقی را دوست می دارم

دلم گرم است می دانم ،

که می داند

بدون لطف او ، تنهای تنهایم




اگر گم کرده ام من راه و رسم بندگی ،

اما ...

دلم گرم است ، می دانم

خـــدای من ، خـــدایی خوب می دانـد

و می داند که سائل را نباید دست خالی رانـد ...

دلم گرم خـــداوندی ست

که با دستان من ، گنـدم برای یـاکریم خانه می ریزد

و با دستان مادر کاسه آبی را، برای قمری تشنه

دلم گرم خــداوند کریـم خالق نـوری ست

که گر لایق بـدانـد

روشنی بخشد ، به کرم کوچکی بـا نور



دلم گرم خـــداوند صبور و خالق صبریست

که شب ها می نشیند در کنارم

تــا که بـیـنـد می رسد آن شب

که گویم عاشقش هستم ؟

نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 19:3 توسط بنده خدا| |

میدونم که خیلی وقته ازت جدا شدم...

حق داری هر چی بگی بدجوری بی وفا شدم....

تو بزرگی منو میبخشی اگه برگردم.....

خدا دستامو بگیر میدونم بد کردم....

تو اون بالا من، این پایین

تک و تنها روی زمین

این یه بارم منو ببین

تو که غریبه نیستی،همه ازم بریدن

وقتی که غصه داشتم،پاشونو پس کشیدن

تو که غریبه نیستی جز تو کسی نمونده

من همونم که یه روز قلب تورو شکونده

تو اون بالا،من این پایین

تک و تنها روی زمین

این یه بارم منو ببین

 

نوشته شده در سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:,ساعت 15:47 توسط بنده خدا| |

نمیگم دستمو بگیر......

همیشه گرفتی......

فقط رهاش نکن که بی تو هیچم.....

اون موقعی دستمو گرفتی که...

میتونستی مچمو بگیری!!!

 

نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:9 توسط بنده خدا| |

نگاهم رو به سمتِ تو ؛ شبم آیینه ی ماهه
دارم نزدیکتر میشم ؛ یکم تا آسمون راهه

به دستای نیازِ من ؛ نگاهی کن ازون بالا
من این آرامشه محضو ؛ به تو مدیونم این روزا
 
تو دیدی من خطا کردم ؛ دلم گُم شد دعا کردم
کمک کن تا نفس مونده ؛ به آغوشه تو برگردم

تو حتی از خودم بهتر ؛ غریبی هامو میشناسی
نمیخوام چترِ دنیارو ؛ که تو بارونِ احساسی

خدایا دوستت دارم ؛ واسه هرچی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که ؛ ازم حالم رو پرسیدی

بازم چشمامو می بندم ؛ که خوبی هاتو بشمارم
نمیتونم ! فقط میگم : خدایا دوستت دارم . . .


نوشته شده در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,ساعت 15:11 توسط بنده خدا| |

گنجشك به خدا گفت: لانه كوچكی داشتم آرامگاه خستگیم و سرپناه بی كسیم بود طوفان تو آن را از من گرفت كجای دنیای تو را گرفته بودم؟؟؟

خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را ویران كند!! تا تو از خطر ایمن بمانی...

نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:49 توسط بنده خدا| |

عازم یک سفرم،سفری دور به جایی نزدیک

سفری از خود من تا به خودم

سفری تا به خدا

مدتی هست نگاهم به تماشای خداست

و امیدم به خداوندی اوست......


نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:14 توسط بنده خدا| |

اولین و اخرین امید من.....

چشم گریونم هنوز منتظره

تاکدوم جمعه باید گریه کنم؟

اشکی که به خاطرت رو گونمه

قطره قطرش واسه من مقدسه

ای قشنگترین ترانه خدا...

دست دنیا رو بگیر که بی کسه

این دنیا...

مثل شب تاریکه بی تو

شب به شب نزدیکه بی تو

غصه و غم داره بی تو

دلتنگم...

خسته از درد جدایی....

ای گل نرگس کجایی؟

پس کدوم جمعه میایی؟

واسه رسیدنت دقیقه ها...

دارن از همدیگه سبقت میگیرن

به غروب جمعه تا که میرسن

باقی راهو غریبونه میرن

ناجی دلای درمونده بیا

دل عاشقای درمونده پره

دل بی قرارو گریه دار من

تا رسیدنت روزا رو میشمره

این دنیا...

مثل شب تاریکه بی تو

شب به شب نزدیکه بی تو

غصه و غم داره بی تو

دلتنگم...

خسته از درد جدایی....

ای گل نرگس کجایی؟

پس کدوم جمعه میایی؟

پس کدوم جمعه میای؟

 

نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:44 توسط بنده خدا| |

تو بازی زندگی موقع یارکشی چه خوبه آدم بگه :
من و خدا ، شما همه . . .

خدایا تو بازی زندگی یارم میشی؟

خدایا یار ندارم.....

تک یارم میشی؟

خداجون تو یارم باشی دیگه نیازی به یار کشی ندارم.....

یارم میشی؟

نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:7 توسط بنده خدا| |

خدا تنها روزنه امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود
تنها کسی ایست که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت…
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد…
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند…
وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن…

خدا مهربانترین مهربانان است.....

نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:37 توسط بنده خدا| |

چه کسی می گوید جاذبه رو به زمین است ؟؟؟
من کسانی را دیدم که فارغ از هر کششی رفته اند تا بالا ، تا اوج …
آری ؛ جاذبه رو به خداست !!!

نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,ساعت 22:1 توسط بنده خدا| |

خداوندا …
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم …
اما خوب یادم هست هرگاه که گم شدم ، دستم در دست تو بود …

خدایا ممنون که همیشه دستمو گرفتی.....

خدایا ممنون که همیشه تو نردبان زندگی یه پله بالاتر از من بودی تا راهو نشونم بدی.....

خدایا اون موقع که تاریکی جهل تمام وجودمو گرفته بود......

اون موقع که همه جا سیاه بود تو یه نور نشونم دادی....ممنون خدا

 

نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:54 توسط بنده خدا| |

دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم !
وقتی محبت کردم و تنها شدم
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا “خـدا” را فهمید …

 

خدا جون ممنون که گذاشتی تنها شم....

ممنون که تنهام کردی تا تو رو پیدا کنم.....

هرچی از دست دادم مهم نیست من تو رو پیدا کردم......

فهمیدم کارت بی حکمت نیست از همه چیز بهتره...!!!

نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:50 توسط بنده خدا| |

خدایا اون زمان که ادم رو از خاک خلق کردی....

همه فرشته ها بهش سجده کردند جز ابلیس.....

قسم خورد به خدایی تو که ادم ها رو گمراه کنه.....

تو اون رو از بهشت بیرون کردی....به خاطر ادم!

ببخش که ما باعث شدیم حرف شیطان درست در بیاد

ببخش شرمنده ایم که گمراه شدیم.....

شرمنده ایم خدا جون....

خدایا ما حتی از ابلیسم بد تریم.....

اون بر ادم سجده نکرد....

اما ما برتو سجده نمیکنیم

شرمنده ایم که نمیتونیم جواب خوبیهاتو بدیم

خدایا دوست داریم....

از ته دل عاشقتیم....

شرمنده ایم.....به بزرگی و عظمتت ببخش

تو بزرگی منو میبخشی اگه بر گردم

خدا دستامو بگیر میدونم بد کردم


 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:26 توسط بنده خدا| |

گفتم:خدایا از همه دلگیرم!

گفت:حتی از من؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتم:خدایا دلم را ربودند!

گفت:پیش از من؟؟؟؟؟؟؟

گفتم:خدایا چه قدر دوری!

گفت:تو یا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتم:خدایا تنها ترینم !

گفت: با وجود من؟؟؟؟

گفتم: خدایا کمک خواستم!

گفت:غیر ازمن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتم:خدایا دوستت دارم !

گفت: بیش از من؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:35 توسط بنده خدا| |


Power By: LoxBlog.Com