یواشکی های من

 

هر جای دنیایی دلم اونجاست

من کعبمو دور تو میسازم

 

من پشت کردم به همه دنیا

 تا رو به تو سجاده بندازم

 

هر روز حسم تازه تر میشه

غرق تو میشم بلکه دریا شم

 

بیزارم از اینکه تمام عمر

از روی عادت عاشقت باشم

 

گاهی پرستیدن عبادت نیست

با اینکه سر رو مهر میذاری

 

گاهی برای دیدن عشقت

باید سر از رو مهر برداری

 

 

یک عمر هر دردی به من دادی

حس میکنم عین نیازم بود

 

 

جایی که افتادم به پای تو

زیبا ترین جای نمازم بود

 

هر جای دنیایی دلم اونجاست

من کعبمو دور تو میسازم

 

من پشت کردم به همه دنیا

تا رو به تو سجاده بندازم

 

نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 15:5 توسط بنده خدا| |

 

 
خدایا، چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بی خبرند،
 
عظمت عشق تو را نمی شناسم.
 
فقط میدانم که معبود این دل خسته هستی
و اگر دیده از من برگیری خواهم مرد
نوشته شده در پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,ساعت 14:58 توسط بنده خدا| |

می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود.

همان دلهای بزرگی که جای من در آن است آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش! هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است! اما من نمی خواهم تو همان باشی! تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش! میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند و جنسش عوض نمی شود … و میدانی که من شکست ناپذیر هستم … و تو مرا داری … برای همیشه!  چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد … چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای …

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم، صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

نوشته شده در چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:,ساعت 13:24 توسط بنده خدا| |


Power By: LoxBlog.Com